مقاله
مقاله۵: ارزیابی خستگی ذهنی با استفاده از ثبت سیگنالهای مغزی: الکتروانسفالوگرافی + دانلود
خستگی فرایندی تجمعی و تدریجی است. با این تصور که با بی میلی برای هرگونه تلاش، کاهش کارایی، هوشیاری و در نهایت اختلال در عملکرد ذهنی همراه است که میتواند به صورت خستگی جسمی یا خستگی ذهنی باشد. از عوامل ایجادکننده خستگی میتوان به ساعات کاری طولانی، گرما یا سرمای بیش از اندازه، کمبود یا فزونی روشنایی، خواب کم و نامنظم، اختلالات فیزیولوژیک و نورولوژیک، فعالیت یکنواخت، مشکلات اجتماعی و خانوادگی و نوبت شب اشاره کرد.
هنگامیکه افراد برای زمان طولانی در حال انجام وظیفه هستند به استفاده از عملکردهای شناختی نیاز دارند. بنابراین اغلب خستگی ذهنی را تجربه خواهند کرد که انعکاس آن عملکرد رو به افول، کاهش انگیزه برای ادامه کار، افزایش در میزان و شدت اشتباهات است. افراد خسته از لحاظ ذهنی اغلب به سختی قادر به حفظ توجه و تمرکز بوده و به راحتی پریشان و حواسپرت میشوند که این امر اثرات خستگی ذهنی را بر میزان توجه نشان میدهد. هنگامیکه فرد خسته میشود مشکلاتش در حفظ توجه و تمرکز بر کار افزایش مییابد. در فرایند خستگی ذهنی شخص در حال گذر از حالت هوشیاری به خستگی است. خستگی میتواند بر دستگاه قلب و عروق تأثیر بگذارد و بیماریهای روانی، کندی ذهن، بیخوابی، ضعف، کاهش حافظه، افزایش ناخوشی، بی تعادلی و حتی درد ماهیچهای را به وجود آورد.
خستگی یکی از مهمترین مسائل در محیطهای کاری است که در اشکال مختلف بروز میکند. به همین علت نمیتوان آن را با یک آزمون یا تغییر عملکرد ارزیابی کرد. برای اندازهگیری خستگی در محیط کاری باید در ابتدای امر مشخصههای فیزیولوژیک مرتبط با خستگی را شناخت و بعد آن را اندازهگیری و ارزیابی کرد. نمیتوان خستگی را به طور مستقیم اندازهگیری کرد، اما میتوان برخی از علایم مرتبط بـا خستگی را شناسایی و نشانههای فیزیولوژیک و روانی مرتبط با این علامتها را اندازهگیری کرد.
برخی از پژوهشگران برای سنجش تغییرات فیزیولوژیکی افراد از فعالیتهای مغزی مانند الکتروانسفالوگرافی (EEG) بهعنوان وسیلهای برای ردیابی خستگی و سطح هوشیاری استفاده کردهاند. الکتروانسفالوگرافی روشی است که با بهرهگیری از آن میتوان پتانسیلهای الکتریکی حاصل از فعالیت عصبی سلولهای مغزی به نام الکتروانسفالوگرام را ثبت و مشاهده کرد. سیگنالهای EEG همه فعالیتهای فیزیکی و ذهنی در مغز را منعکس میکند. با این روش الگوهای الکتریکی مختلفی را در مغز انسان میتوان ثبت کرد. این الگوهای ثبت فعالیت مغزی امواج بتا (۱۲ تا ۳۰ هرتز: سطح هوشیاری بالا)، آلفا (۸ تا ۱۲ هرتز: آرامش)، تتا (۴ تا ۸ هرتز: خستگی) و دلتا (۰/۵ تا ۴ هرتز: سطح هوشیاری پایین) هستند.
خودگزارشدهی روش دیگری است که فرد میزان خستگی خود را گزارش میدهد. برای اجرای این روش از مقیاس آنالوگ بصری استفاده میشود. Arghami و همکاران در پژوهشی میزان همخوانی نتایج اندازهگیری خستگی ذهنی را با مقیاس آنالوگ بصری و دستگاه فلیکرفیوژن بررسی کردهاند. در این پژوهش دانشجویان به انجام وظایف فکری پرداختند و خستگی ذهنی خود را توسط مقیاس آنالوگ بصری اظهار داشتند. همچنین خستگی ذهنی آنها با دستگاه فلیکرفیوژن همزمان اندازهگیری شد. نتایج نشان میدهد که در هر دو روش خستگی ذهنی پس از انجام وظایف فکری افزایش معنیداری دارد، اما نتایج دو روش با یکدیگر همخوانی ندارد. در پژوهش دیگری Xu و همکاران تأثیر فعالیتهای فیزیکی ـ ذهنی را بر خستگی ذهنی توسط EEG بررسی کردهاند. آنها در پژوهش خود از فعالیت فیزیکی دوچرخهسواری در کنار فعالیت ذهنی استفاده کردند. نتایج نشان میدهد که خستگی ذهنی در طول کار فیزیکی ـ ذهنی سریعتر افزایش مییابد.Rajavenkatanarayanan و همکاران در پژوهش خود تأثیر خستگی ذهنی را بر رفتار و عملکرد خلبانان توسط EEG و مقیاس خودگزارشدهی ارزیابی کردهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با انجام فعالیت فیزیکی و ذهنی افراد دچار خستگی ذهنی میشوند. این در حالی است که عملکرد آنها افزایش مییابد. Nematpour و همکاران خستگی ذهنی را بر عملکرد کارکنان توسط EEG و مقیاس خودگزارشدهی بررسی کردهاند. شرکتکنندگان هنگام فعالیت ذهنی خستگی ذهنی خود را اعلام کردند. همچنین عملکرد آنها طی آزمایش کاهش یافت.
———————————————————————————————————————————————————————
بخش دانلود:
[restrict message=”برای دسترسی به لینک دانلود در سایت رایگان ثبت نام کرده و وارد شوید”]
[/restrict]