ارگونومی شناختی و کدنویسی کودکان و نوجوانان
ارگونومی شناختی با فرایندهای ذهنی و روانی مثل ادراک، حافظه و ذهن در ارتباط است و موضوعاتی همچون میزان کار فکری، تصمیم گیری، مهارت، فشار عصبی ناشی از کار، استرس شغلی و آموزش را در بردارد. یکی از مقوله های مهمی که در ارگونومی شناختی بحث می شود، تعامل انسان با رایانه است.
در واقع ارگونومی شناخی، تعامل انسان با کار و محیط را از بعد شناختی بررسی می کند. ارگونومی شناختی، فرایندهای ادراکی (مانند کشف، طبقه بندی و شناخت الگوها)، پردازش شناختی از سیستم مرکزی (مانند تصمیم گیری ها، حل مساله و حافظه) و فرایندهای حسی حرکتی (مانند تایپ کردن) را مورد مطالعه قرار می دهد. یکی از نمونه های بارز ارتباط شناختی بین اپراتور و ایستگاه های کار، تعامل و ارتباط متقابل انسان و رایانه یا به طور کلی، سیستم های رایانه و پایانه های تصویری می باشد. در زمینه طراحی تارنماها و نرم افزارها، پیشگیری و کاهش استرس و افزایش بازدهی ذهنی افراد در محیط های کاری، مشاوره ارگونومیک مورد نیاز است.
کدنویسی ابزار ارتباط کودک با جهانی نوین است و این تعامل باید در مسیری هدایت شود که ذهن، درک و بینش کودک، مبتنی بر فرهنگ اصیل ایران زمین توسعه پیدا نماید. گسترش شبکه های ارتباطی در سطح جهان، اهمیت روز به روز رسانه های دیجیتال را در توسعه اجتماعی و فرهنگی جوامع روشن می سازند. زمانی که بازدیدکنندگان صفحات وب، شروع به بازدید از این صفحات می کنند، اولین چیزی که به آن برخورد می کنند، پیامی است که از آن صفحه دریافت می کنند. در نگاه اول ممکن است این موضوع، بسیار ساده به نظر برسد اما موضوع کمی پیچیده تر از این است. پیامی که فرد درک می کند مجموعه ای از نوشتار، صدا، رنگ، نور، قالب و… است که همگی منجر به درک فرد از پیام می گردد. درک بصری که نتیجه تعامل بین محرک های بصری خارجی و دانش قبلی، اهداف و انتظارات است، به خوبی در طراحی تارنماها باید مورد توجه قرار گیرد.
گرچه طراحی محیط کد بسته به هدف، محتوا و علت و ساختار می تواند متفاوت باشد، اما از آنجا که انتشار این کد و یا بازی و یا وب در شبکه جهانی توزیع می شوند، محصولاتی که توسط ایرانیان ایجاد می شود، نه تنها می تواند در اشاعه فرهنگ اصیل ایرانی در اثرگذار باشد و به بستر مناسبی برای احیاء فرهنگ غنی ایرانی تبدیل گردد بلکه می تواند در سطح جهانی نیز اثربخش باشد. از طرفی، اثربخشی بیشتر پیام به شکل غیرمستقیم در رسانه های غیر دیجیتال مانند فیلم و نمادهای بصری شنیداری به اثبات رسیده است. از این مقوله می توان در رسانه های دیجیتال به جای پیام واضح و مستقیم سود برد. لذا، علاوه بر ایجاد تارنمایی که در نشر، آموزش و نهادینه کردن فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی به شکل مستقیم می توانند اثرگذار باشند، استفاده از قالب، طرح، رنگ، قلم، محتوا، و نوع ارائه سبک زندگی شرقی در سایر تارنماها نیز از مواردی است که می توان به شکل غیرمستقیم باید مورد توجه قرار داد.
از آنجا که فرهنگ، شامل دو بخش مادی و معنوی است و همواره، ابتدا بخش مادی یا همان ابزاری فرهنگ وارد کشور شده است و سپس فرهنگ معنوی استفاده از آن رایج شده، جوانان و نوجوانان ایرانی در ورود شتابزده فناوری به کشور، مدام با مفهوم تأخر فرهنگی یا همان عقب ماندن فرهنگِ نحوه درست استفاده از یک ابزار (بخش معنوی) از خود ابزار (بخش مادی)، دست و پنجه نرم کرده اند. متاسفانه، امروزه دیده می شود که نوجوانان از تلفن های همراهی استفاده می کنند که تنها قادر به استفاده از بخش کوچکی از امکانات آن هستند و در بسیاری از موارد، در استفاده از آن با حجم زیادی از مقوله های زیستی، اجتماعی، و حتی نرم افزاری در قالب های مختلف مانند موضوعات عجیب یا غیرمنطقی و حوادث، صحنه های دلخراش و غیر اخلاقی مواجه می شوند که عمدتاً شناخت، پردازش و درک آن با سن آن ها تطابق ندارد. گرچه نقش استفاده از فناوری در دنیای امروز در پرورش هوش کودکان بر کسی پوشیده نیست اما مواجهه زودرس با چنین مفاهیم و مقوله هایی، آن هم به شکل مجازی اغلب باعث می شود که نوجوانان از مسیر طبیعی رشد هیجانی و عاطفی خود خارج شوند چرا که خانواده و مدرسه نیز برای درک و فهم این مقوله ها برای کودکان و نوجوانان، موانع فرهنگی برگرفته از سنت ها و هنجارهای اجتماعی قائلند و ممکن است کودک و نوجوان خود را با شیوه نادرست منع کنند. اینجاست که ذهن نوجوانان دچار چالش های بزرگی در درک و فهم این مقوله ها می شود و ممکن است در وی ایجاد دوگانگی، انزوا، هراس و حتی خشم نماید. برای پر کردن این خلاء، تطابق با دنیای رسانه و کنترل آن گریزناپذیر است؛ تطابقی که به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی ما خدشه ای وارد نکرده و کنترلی که همراه با نوجوانان و جوانان در جامعه پذیری آنان تسهیل گری کند و در عین حال، ذهن پر تکاپوی نوجوانان را پاسخ گو باشد. این جنبش فرهنگی نیازمند آموزش های همه جانبه برای درک ضرورت و اجرای آن در نهادها و دستگاه های ذیربط است تا بتواند مشارکت همه جانبه خانواده، مدرسه و سایر نهادها را جلب نماید.
علاوه بر این، رسانه های دیجیتال از جمله تارنماها، نقش مهمی در ایجاد خرده فرهنگ ها در میان جوانان دارند. این خرده فرهنگ های خاص به دسته ای از جوانان تعلق می گیرد که زبان، پوشش، حرکات، نماد و افکار مخصوص به خود را دنبال می کنند. مادامی که این خرده فرهنگ ها به موازات ارزش ها و هنجارهای یک جامعه باشند- که در اینجا منظور سبک زندگی اصیل ایرانی و اسلامی است- تهدیدی برای جوانان و نوجوانان محسوب نمی شود اما از آنجا که اکثر این خرده فرهنگ ها، برگرفته از قواعد و ارزش های ضد دینی و با هدف بی هویت ساختن کودکان و نوجوانان اشاعه می شود، می تواند منجر به جدایی و انزوای این گروه سنی که در حال جامعه پذیری اند، از اجتماع بزرگسالان و خانواده آنها شود. این موضوع، آسیبی جدی به کانون خانواده و به تبع آن به جامعه وارد می نماید. لذا، در دنیای پیچیده مجازی، با توجه به حجم تبلیغات نادرست علیه کشور عزیزمان و هجوم علیه ارزش ها و هنجارهای برخاسته از فرهنگ غنی اسلامی، تارنماها می توانند به شکل گسترده ای در برابر این هجمه عظیم ایفای نقش نمایند. پر واضح است که حرکت فرهنگی یکپارچه ای برای مقابله با چنین بی هویت سازی تحمیلی لازم است. بی شک، پرورش نیروی متخصص و متعهد در زمینه طراحی تارنماها و نرم افزارها از الزامات امروزه کشور ماست، ضمن آنکه نباید فراموش شود که فرهنگ سازی موضوعی چالش برانگیز و دقیق است و نیاز به برنامه ریزی بلندمدت، استفاده از نیروی شایسته و متعهد، به کارگیری نهادهای دولتی و خصوصی به منظور اجرای یکپارچه اهداف، و فرصت دادن به کاربران فضای مجازی برای پذیرش چنین حرکت فرهنگی دارد.