روانشناسی صنعتی و سازمانی organizational psychology مفهومی است که بر پیادهسازی اصول روانشناسی جهت بهبود شرایط فیزیکی و ذهنی کارمندان تمرکز دارد. این شاخه از علم روانشناسی به دنبال افزایش رفاه و سلامت انسان در محیط کار است. همچنین افزایش بهرهوری سازمانی از طریق استفاده از یافته هایِ روانشناسان نیز مدنظر است. بهطور ساده مفهوم روانشناسی صنعتی و سازمانی یعنی کاربرد اصول و نظریه های علم روانشناسی در محیط کار.
این مفهوم از دو بخش صنعتی و سازمانی تشکیلشده است که تفاوتهایی دارند. هرکدام حیطه ی ویژهای دارد که این نشاندهندهی گستردگی این علم است. مفهوم صنعت به تمام فرایندها و ابزار لازم برای تولید کالا و خدمات اشاره دارد و مفهوم سازمان به چهارچوبها و روابطی اشاره دارد که این ابزارها و فرایندها را در راستای هدف کلی شکل میدهد. روانشناسی صنعتی در این مفهوم، به آن دسته از فعالیتها اشاره دارد که تمرکز اصلی آنها افزایش تولید، استخدام و بهکارگماری، طراحی شغل، برنامهریزی آموزش، ارزیابی عملکرد و بهطورکلی، هر فعالیتی که به مفهوم کار و تولید مربوط میشود، است.
در مقابل، روانشناسی سازمانی شامل فعالیتهایی هست که به گروهی از انسانها مربوط میشود همچون رضایت شغلی، کیفیت زندگی کاری، رفاه و سلامت کارکنان، روابط انسانی. هرچند که در محیط واقعی، نمیتوان به همین سادگی تمایز و مرز بین این دو مفهوم را شناسایی کرد البته که باید گفت در عمل نیازی به این کار نیست.
تاریخچه روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی صنعتی و سازمانی به طور رسمی از حدود اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ شروع شد. نقطه آغاز فعالیت اولیه گروهی از روانشناسان تجربی که به دنبال کاربرد اصول روانشناسی بودند. اصطلاحاً به آنها روانشناسان کاربردی گفته میشد. رویدادهای گوناگونی در طول این دوره مشخص در حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی رخ داد. چون هر کدام از آنها بر شکلگیری این رشته اثرگذار بوده اند، نمی توان سال مشخصی را بهعنوان زمان شروع روانشناسی صنعتی و سازمانی در نظر گرفت.
خواستگاه این شاخه از روانشناسی را می توان کشور آمریکا دانست. اولین انجمن علمی روانشناسی صنعتی و سازمانی (SIOP) در سال ۱۹۴۴ شروع به فعالیت نمود. این انجمن بهعنوان زیرمجموعهای از انجمن روانشناسی آمریکا (APA) فعالیت میکرد. همینطور اولین کتاب مرجع و اولین درجه دکتری این رشته نیز در آمریکا منتشر و اعطا شده است. در ایران نیز این رشته از حوالی سال ۱۳۵۳ در دانشگاه اهواز شروع به فعالیت کرد. بعد از انقلاب مدتی فعالیت آن به حالت تعلیق درآمد و دوباره بعد از ابتدای دهه ی ۸۰ شروع به فعالیت نمود.
نیاز به روانشناسی صنعتی و سازمانی از سالها قبل و با تغییر شکل صنایع و سازمان ها، انباشت سرمایههای مادی و انسانی، رشد فنّاوری، افزایش ساعات کاری و شاید مهمتر از همه این موارد مصرفگرایی و تمایل به تولید بیشتر در کشورهای اروپایی و آمریکا، احساس میشد تا بتوان به نهایت بهرهوری و رفاه شغلی رسید. اما دو اتفاق مهم باعث گستردگی این علم و افزایش پژوهشها و تحقیقات و همینطور کاربرد این رشته شد:
- افزایش تمایل صنایع و سازمان برای پیشرفت بیشتر و بالا بردن بهره وری
- عملگرا و کاربردی بودن
چهرههای شاخص
علم روانشناسی صنعتی و سازمانی تاریخ طولانی و پیچیدهای ندارد ولی در طول همین تاریخ کوچک انسانهای بزرگی با تلاش و همت خود توانسته اند مسیر را برای رشد و گسترش آن هموار کنند.
هوگو مانستربرگ یکی از پیشگامان و مهمترین دانشمندان روانشناسی صنعتی و سازمانی است. میتوان این روانشناس آلمانی-آمریکایی را بهعنوان پدر این علم شناخت. او اولین کتاب مرجع این علم را به نام “روانشناسی و اثربخشی” در سال ۱۹۱۳ به چاپ رساند. سه سال بعدازآن در میانه سخنرانی خود از دنیا رفت. او از شاگردان ویلهم وونت بوده و در سال ۱۹۸۷ ریاست انجمن روانشناسی آمریکا را بر عهده داشته است.
از دیگر چهرههای اولیه و مهم این رشته میتوان به دکتر والتر دیل اسکات اشاره کرد. والتر دیل اسکات روانشناس آمریکایی که کتاب روانشناسی تبلیغات را در سال ۱۹۰۸ نوشت. در جریان استفاده از آزمونهای روانشناختی در جنگ جهانی اول تأثیر زیادی داشت. والتر دیل اسکات هم از شاگردان ویلهم وونت در دانشگاه لایپزیک آلمان بوده است.
فردریک تیلور از چهرههای دیگر مهم در تاریخ روانشناسی صنعتی و سازمانی است. او در اصل یک مهندس و مدیر بود و در سال ۱۹۱۱ نظریه مدیریت علمی خود را مطرح کرد که همچنان از این نظریه در سطوح مختلف سازمانی و مدیریتی استفاده میشود.
همچنین رابرت یرکز که پیشگام کاربرد آزمونهای روانشناختی در ارتش بود. التون مایو نیز بانی جنبش روابط انسانی است. او توانست توجه سازمان و صنایع را به بعد انسانی نیروی کار و نیازهای اجتماعی آن جلب کند. کرت لوین و مطالعاتش روی انگیزش کارکنان و فرانک گیلبرت و همسر او لیلین گیلبرت، همه از بزرگان و پیشگامان این رشته بودند.
رویدادهای مهم روانشناسی صنعتی و سازمانی
پدیدهها معمولاً بهصورت یکباره خلق نمی شوند و زنجیرهای از اتفاقات و مسائل باعث میشود که آنها به وجود بیایند و رشد کنند. رشتهی روانشناسی صنعتی و سازمانی نیز از این مسئله مستثنا نبوده است. اتفاقات زیادی در طول تاریخ، بر رشد و شکلگیری آن مؤثر بودهاند که در اینجا بهصورت موردی به آنها اشاره میکنیم:
- انقلاب صنعتی در اروپا و تغییر الگوی شغلی و ساختار صنعت
- به راه افتادن جنبش رفاه اجتماعی در اوایل قرن بیستم
- جنگ جهانی اول و استفادهی گسترده از آزمونهای روانشناسی برای استخدام افراد
- جنگ جهانی دوم و بهکارگیری بیشازپیش روانشناسی صنعتی و سازمانی باهدف افزایش بهرهوری
- مطالعات هاوتورن و آغاز توجه بیشتر به جنبههای اجتماعی شغل
- اهمیت یافتن بخش سازمانی در روانشناسی صنعتی و سازمانی
- تصویب قانون حقوق مدنی و توجه بیشتر به رفاه کارکنان و حقوق آنها
- رشد سریع فنّاوری و گسترش استفاده از اینترنت در صنعت و سازمانها
در رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی هم مانند بسیاری از علوم دیگر همچون پزشکی، کامپیوتر، فیزیک، هوافضا نقش جنگها و ارتشها دیده میشود.
فعالیتهای اصلی روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی صنعتی و سازمانی بهعنوان یک علم کاربردی در دنیایی است که کیفیت زندگی کاری بسیار اهمیت دارد. این حوزه گستره بزرگی از فعالیتها را دربر میگیرد که مرزبندی و تمایز بین آنها سخت است. بهطورکلی میتوان فعالیتهای روانشناسان صنعتی و سازمانی را به بخشهای زیر تقسیم کرد.
در دنیای امروزی سازمانها همواره در حال تغییر و تحول هستند. به همین خاطر لازم است دانش و مهارت افراد سازمان همواره بهروز باشد. یا اینکه نقشهای شغلی جدیدی در سازمان ایجاد میشود که افراد سازمان برای تصدی آنها نیاز به آموزش دارند. همینطور بعضی از سازمانها بعد از استخدام افراد نیاز دارند آموزشهایی را به آنها بدهند. یکی از مهمترین فعالیتهای روانشناسی صنعتی و سازمانی بررسی نیاز سازمان به آموزش، طراحی برنامه آموزشی و ارزیابی اثرات اجرای این برنامه است.
یکی از شناختهشدهترین فعالیتها در این شاخه از روانشناسی، جذب متقاضیان شغل، انتخاب و گزینش از بین آنها و به کارگماری آنهاست. شاید در نزد عموم مردم هر سه نوع این فعالیتها یکی تلقی شوند. ولی در عمل هرکدام آن، فعالیتها و برنامههای خاصی را دربرمیگیرند.
کار جذب یعنی زمانی که سازمان به دنبال استخدام فردی مناسب برای یک پست شغلی هست روانشناس صنعتی و سازمانی آن سازمان، وظیفه دارد برنامهای را برای اطلاعرسانی و جذب هرچه بیشتر افراد مناسب برای آن شغل طراحی کند.
در مرحله گزینش روانشناسی صنعتی و سازمانی باید با استفاده از ابزارهای تشخیصی مانند مصاحبه، مرکز ارزیابی، آزمون و موارد دیگر، از بین متقاضیان مراجعه کرده به سازمان مناسبترین فرد برای آن پست شغلی را انتخاب نماید.
و در آخرین مرحله یعنی بهکارگماری، وظیفهی این روانشناسان آماده کردن افراد منتخب و آموزش مهارتهای لازم به آنهاست تا افراد منتخب بتوانند هر چهبهتر در شغل خود مشغول فعالیت شده و بهرهوری خوبی داشته باشند.
ارگونومی و روانشناسی سازمانی
ارگونومی به زبان ساده یعنی طراحی سختافزار و نرمافزار مورداستفاده در دنیای کار، متناسب با شرایط انسان تا هم از آسیبهای شغل جلوگیری شود و هم بهرهوری بالا رود. زمانی که ساختار و ماشینآلات مناسب با شرایط نیروی انسانی طراحی نشده باشد این مسئله باعث وارد شدن آسیبهای جسمی و روانی به کارکنان شده و همین مسئله بهرهوری آنها را کاهش میدهد.
در این بخش وظیفه روانشناسی صنعتی و سازمانی این است که در حیطهی سازمان یا کارخانهی خود تمام ابزارها را ازلحاظ تناسب با متصدیان آن ابزار، بررسی نماید و در صورت وجود مشکل یا مسئله در پی رفع آن برآید. بر اساس شرایط گاهی این بررسی از طریق مصاحبه با کارکنان، گاهی از طریق انجام آن کار توسط خود متخصص و گاهی از طریق پرسشنامه انجام میشود.
ارگونومی یا مهندسی محیط کار علم و تخصصی هست که از اواسط قرن ۱۹ در دنیای صنعت به آن توجه شد و از همان زمان تاکنون فواید بسیاری را به دنبال داشته است بهگونهای که ما امروز شاهد استفاده از این علم در تمام موقعیتهای مربوط به انسان، حتی در محیطهای خارج از کار هستیم مثلاً امروزه استانداردهای ارگونومی در طراحی منازل، لوازم خانه و حتی لوازم آشپزی و بسیاری جاهای دیگر هستیم به همین دلیل یک روانشناس صنعتی و سازمانی حتماً باید تخصص کافی در علم ارگونومی و طریقه کاربرد آن داشته باشد.
فعالیت روانشناسی صنعتی و سازمانی در این بخش مربوط به طراحی و پیادهسازی الگوهای ارزیابی عملکرد کارکنان است به شکلی که این الگوها بتواند بهدرستی عملکرد افراد را با توجه به هدف آن سازمان بسنجد. صحت و اعتبار این سنجش از دو جهت بسیار اهمیت دارد.
روانشناسی صنعتی و سازمانی در ایران
واقعیت آن است که هرچند سابقه فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و مشاورهای درزمینهٔ کاربردهای گوناگون روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت در ایران بیش از چهار دهه هست، اما در مقایسه با کشورهای صنعتی پیشرفته، این پیشرفت بسیار اندک است. برای اینکه روانشناسی صنعتی و سازمانی بتواند در یک جامعه به فعالیت بپردازد، باید برای او امکاناتی نیز فراهم باشد. دلایل متعددی باعث شده است که مدیران و بهویژه مدیران عالی سازمانهای فعال در ایران، از حیطه وسیع روانشناسی صنعتی و سازمان برای حل مشکلات منابع انسانی تحت نظارت خود، بیاطلاع یا کماطلاع باقی بمانند.
سابقه بهرهگیری از ابزار سنجش و اندازهگیری و انتخاب افراد بر اساس آزمونها در ایران، اندک است. برای مثال، مرحوم دکتر محمود صناعی، در مهرومومهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۴، در انتخاب دانشجویان دانشگاه تهران، از آزمونهای روانی (بهویژه آزمون هوش)، استفاده کرد. او سازمانی را (سازمان صهنا) برای همین منظور تأسیس کرد و دانشجویان رشته روانشناسی را بهعنوان مجری امتحانات ورودی دانشگاه، به کار گرفت.
خلاصه و جمعبندی
روانشناسی صنعتی و سازمانی را از دو جهت میتوان بررسی کرد. نخست جنبهی صنعتی آن است که شامل بررسی بهترین شیوهی هماهنگ شدن افراد با شغلهای مختلف است. گاهی اوقات این بخش از روانشناسی صنعتی، روانشناسی کارکنان نیز نامیده میشود. کسانی که در این حوزه کار میکنند، شخصیت کارمندان را بررسی میکنند و سپس آنها را با کاری که قرار است انجام دهند هماهنگ میکنند. کارهای دیگری که در این بخش از روانشناسی صنعتی قرار میگیرند شامل آموزش کارمندان، تدوین استانداردهای شغلی و اندازهگیری عملکرد شغلی کارمندان است.
با توجه به تغییراتی که در شکل کار به وجود آمده است پیچیدگی در تعیین عملکرد کارکنان بالاتر رفته است. دیگر امروزه نمیتوان به روش سنتی و تنها با اتکا بر نتیجه یا خروجی شغل، آن را ارزیابی کرد. دوم اینکه سازمانها و صنایع بسیاری از برنامههای توسعهای خود را بر اساس نتیجه ارزیابی عملکرد کارکنان خود، تنظیم میکنند. علاوه بر آن سیستم جبران خدمات و برنامههای پاداش و تنبیه نیز بر اساس نتیجه همین ارزیابیها است. بنابراین این حوزه از روانشناسی صنعتی و سازمانی بسیار مهم و اثربخش است.
جنبهی دیگر روانشناسی صنعتی، بخش سازمانی آن است. این بخش بیشتر بر بررسی تأثیر سازمان بر رفتار افراد تمرکز دارد. ساختار سازمانی، هنجارهای اجتماعی، شیوههای مدیریتی و انتظارات شغلی عواملی هستند که میتوانند رفتار افراد در سازمان را تحت تاثیر قرار دهند. یک روانشناس صنعتی امیدوار است با فهم چنین عواملی، عملکرد و سلامت افراد را بهبود بخشد و همزمان سودآوری سازمان را نیز افزایش دهد.
منبع: روانشناسی صنعتی نوشته یاور هادی دانشگاه شهید بهشتی نشر الکترونیک روان حامی