ارگونومی شناختی

کیفیت زندگی

Quality Of Life

آغاز بحث کیفیت زندگی یا Quality Of Life به زمان ارسطو باز می گردد که در کتاب نیکو ماخس به موضوع سعادت انسانی می پردازد اینکه سعادت چیست ؟ عبارت از چه فعالیت هایی است و چگونه می توان سعادت مند شد؟

او زندگی خوب را معادل شادکامی (Happiness) در نظر می گیرد و در عین حال به تفاوت این مفهوم در افراد مختلف می پردازد و ذکر می کند سلامتی که باعث رضایت مندی در یک فرد بیمار می شود با ثروت که فرد فقیری را شاد می کند یکسان نیست و بیان می دارد که شادکامی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت.

رویکرد آکادمیک به کیفیت زندگی از سال ۱۹۲۰ میلادی یعنی زمانی که پیگو در کتاب خود به نام اقتصاد و رفاه به این موضوع پرداخت سیر تازه ای یافت.

از دهه ۱۹۳۰ محققان آمریکایی به ارزیابی کیفیت زندگی در مناطق مختلف کشور خود پرداختند و پس از آن این مفهوم مورد توجه دانشمندان علوم روان شناسی، اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی، پزشکی به صورت یک موضوع میان رشته ای قرار گرفت.

تعاریف موجود از کیفیت زندگی:

فرانز و پاور: کیفیت زندگی را رضایت یا عدم رضایت از ابعادی از زندگی فرد دانسته که برای او مهم می باشد.

سل و تالسکی: کیفیت زندگی را ارزیابی و رضایت فرد از سطح عملکرد موجودش در مقایسه با آنچه ایده آل یا ممکن می پندارد تلقی کردند.

سازمان جهانی بهداشت: کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زتدگی می کند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان می باشد، پس کاملا فردی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبه های مختلف زندگیشان استوار است.

تعاریف جدیدتر کیفیت زندگی را به صورت اختلاف بین سطح انتظارات انسان ها و سطح واقعیت ها عنوان می کنند که هر چه این اختلاف کمتر، کیفیت زندگی بالاتر.

به رغم آنکه توافق کلی در تعریف کیفیت زندگی وجود ندارد، پژوهشگران بر سه ویژگی مهم آن شامل چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن اتفاق نظر دارند. کیفیت زندگی موضوعی چند بعدی است و دارای ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و روحی است که این ویژگی با تعریفی که از سلامتی داریم منطبق است.

عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه از دیدگاه فرد باید باشد و این همان ذهنی بودن کیفیت زندگی است.

پویایی کیفیت زندگی به این معناست که با گذشت زمان تغییر می کند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد.

ارتباط کیفیت زندگی با سلامتی:

سلامتی یکی از مجموعه ها و اجزاء کیفیت زندگی استولی معادل و مساوی آن نیست چرا که سلامتی طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی فقدان هرگونه نقص جسمی، روانی و اجتماعی است حال آنکه کیفیت زندگی احساس رضایت از زندگی است و این زندگی ممکن است با سلامتی همراه باشد یا نباشد پس کیفیت زندگی مفهوم وسیعی دارد که شامل همه ابعاد زندگی می گردد و سلامت مرکز ثقل کیفیت زندگی است.

عوامل موثر بر کیفیت زندگی از دیدگاه فرانس:

  • خانواده
  • وضعیت اقتصادی و اجتماعی
  • وضعیت روحی و روانی
  • وضعیت سلامت و بیماری

باید دانست که اولین اثر بیماری بر عملکرد شخصی است و سپس اثرات روانی داشته و به دنبال آن سلامت عمومی و عملکرد اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.


کیفیت زندگی سه بعد عمومی رابطه، تجربه و زمان را به هم پیوند می دهد.

رابطه: شامل مولفه های فامیل، گروههای اجتماعی، چارچوب فرهنگی و سیاسی و خود فرد است که وضعیت فرد در رابطه با فامیل و گروههای اجتماعی از همه شناخته شده تر است و این دو دارای نقش حمایتی بسیار مهمی می باشند چارچوب فرهنگی و سیاسی مولفه ای است که هم بر روی فرد و هم بر روی فامیل و گروههای اجتماعی اثر می گذارد.

زمان: بطور عمده بیانگر وضعیت موجود می باشد تجارب زندگی و سابقه بیماری ها هم در کنار یکدیگر قسمت دیگر این بعد را تشکیل می دهند و نیز انتظاراتی که ممکن است فرد از اینده دور داشته باشد بر روی این بعد اثر می گذارد این بعد به پویایی کیفیت زندگی هم اشاره دارد.

تجربه: سومین و مهمترین بعد می باشد شامل ایمان، عقاید و باور های اخلاقی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، حوزه بین فردی و نحوه ارتباط با خویشاوندان و دوستان و الگوهای مهارتهای اجتماعی افراد می باشد. حوزه روانی مثل نحوه برخورد با هیجانات و مهارت ارتباط دادن بین ادراک و تجربیات و انگیزه افراد جهت حفظ سلامت فردی و نیز آگاهی از شرایط بدن که شامل وجود علایم بیماری، درد قابل ملاحظه، ظرفیت روحی و عملکرد اعضای بدن می باشد.

هر کدام از ابعاد و اجزاء مذکور در شکل گیری قضاوت فرد از کیفیت زندگی اش نقش مهمی را ایفا می کند.

اصول اساسی در ارتباط با کیفیت زندگی:

  • کیفیت زندگی یک ارزشیابی ذهنی است و بیماران خود بهترین قضاوت کنندگان راجع به کیفیت زندگی خود هستند اما گاهی شرایطی وجود دارد که این قضاوت را برای بیمار مشکل می سازد که در این موارد خاص افراد مراقبت کننده از جمله پزشک و پرستار قادر خواهد بود این ارزیابی را انجام دهد.
  • کیفیت زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است نه یک ماهیت ایستا به این معنا که یک فرایند وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخیل هستند .
  • کیفیت زندگی یک مفهوم چندی می باشد و باید از زوایا و ابعاد مختلفی سنجیده شود که این ابعاد اجزاء مرکزی چارچوب پنداشتی تحقیقات کیفیت زندگی را تشکیل می دهند .

برخورداری از کیفیت زندگی ضعیف می تواند بر روی ارتباطات خانوادگی نیز اثر گذارد کیفیت زندگی ضعیف می تواند موجب بکارگیری مکانیسم های مقابله و سازگاری ناموثر در افراد شده و متعاقبا موجب افزایش تنش در آنان گردد و افزایش تنش در ارتباط مستقیم با عوامل فیزیکی و جسمی بوده و می تواند شدت بیماری در افراد را افزایش دهد.

بسیاری از محققین رابطه بین صفات فردی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار داده و عواملی را شناسایی کرده اند این عوامل شامل میزان شناخت از خود، تنشهای متحمل شده، دستیابی به اهداف زندگی، روشهای مقابله و میزان سازگاری می باشند.

تلقی یا شناخت فرد از خود که شامل عواملی مانند مفید بودن، مولد بودن، تصور ذهنی از خود، ذوق و علاقه، نحوه نگرش نسبت به زندگی، درمان و آینده نگری تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی دارند.

پژوهشهای انجام شده اهمیت وضعیت اقتصادی بر کیفیت زندگی را نشان داده است در این زمینه از عوامل خاص و مرتبط با کیفیت زندگی می توان هزینه، درمان، میزان درآمد و وضعیت اشتغال را نام برد.

عوامل فوق الذکر را می توان مرتبط با میزان مفید بودن دانست که دارای تاثیر مثبت بر کیفیت زندگی هستند.

تطابق شغلی می تواند بر کیفیت زندگی تاثیر بسزایی داشته باشد به این معنی که تطابق مشخصه توان فرد جهت تغییر حرفه در صورت لزوم می باشد و می توان انتظار داشت که هر چه فرد از قابلیت انعطاف پذیری بیشتری در تغییر حرفه برخوردار باشد امکان کسب کیفیت مطلوب زندگی برای او افزایش می یابد.

به هر حال بحث کیفیت زندگی طی قرنهای متمادی همیشه موضوع چالش برانگیزی بوده و متاثر از نوع جهان بینی افراد است مولوی نیز می گوید:

اصل لذت از درون دان نز برون                                ابلهی دان جستن از قصر و حصون

آن یکی در کنج زندان مست و شاد                          و آن یکی در باغ تلخ و نامراد

سنجش کیفیت زندگی:

اگر چه مفهوم کیفیت زندگی جنبه شخصی دارد ولی در افراد مختلف از عوامل یکسانی برخوردار است به طور کلی برای سنجش و تعریف مفهوم کیفیت زندگی دو معیار ذهنی و عینی در نظر گرفته می شود.

عامل ذهنی کیفیت زندگی غالبا با اصلاحاتی چون احساس رضایتمندی، رفاه و آسایش و خوشحالی توصیف می گردد و به طور کلی منظور از شاخص های ذهنی، برداشت ذهنی و ارزشیابی قضاوت فردی از وضعیت زندگی شخصی است و مرتبط با فرایندهای درونی است.

سنجش بر پایه معیارهای عینی ابتدایی و ناقص می باشد چرا که معیارهای بیولوژیکی و فیزیکی برای مدت طولانی تر نمی توانند بیانگر وضعیت زندگی فرد باشند.

 

پرسشنامه های کیفیت زندگی

۱- پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی ویر و شربورن (SF-36)

دانلود پرسشنامه

 

۲- پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی

دانلود پرسشنامه

محمدعلی برزگری

فارغ التحصیل کارشناس مهندسی بهداشت حرفه ای از دانشگاه شهید بهشتی تهران و دانشجوی ارشد ارگونومی دانشگاه یزد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا