مقدمه و تاریخچه

تاریخچه ارگونومی

ارگونومی در جهان باستان

در مطالب قبلی به طور کامل تعریف و انواع ارگونومی را شرح دادیم اما شاید پاسخ به سوال ارگونومی چیست با شرح تاریخچه کامل تر شود. برخی معتقدند ارگونومی انسانی با استرالوپیتکوس پرومتئوس (Australopithecus Prometheus)، که به نام «پا کوچک» هم شناخته می شود، آغاز شده است. پرومتئوس یکی از نخستین خدایان یونانی بود که ساخت انواع ابزارهای سنگی و کارکرد آن ها را به بشر آموزش داد. به نظر می رسد علم ارگونومی در چارچوب فرهنگ یونان باستان پایه گذاری شده است. شواهد و مستندات باستان شناسی بسیاری نشان می دهد که مردم یونان در قرن پنجم قبل از میلاد از اصول ارگونومی در طراحی ابزارها، مشاغل و محل کار خود استفاده می کرده اند. به عنوان نمونه می توان به توصیف بقراط درباره نحوه طراحی محل کار جراح و چگونگی چیدمان وسایل وی اشاره کرد. در حفاری های صورت گرفته شده در مصر هم باستان شناسان به شواهدی از تجهیزات خانگی دست یافته اند که اصول ارگونومی در طراحی آن ها مد نظر قرار گرفته است.

ارگونومی در جهان صنعتی

برناردینو رامازینی (Bernardino Ramazzini) یکی از اولین کسانی بود که بیماری های ناشی از کار را به طور جدی مورد مطالعه قرار داد، به همین علت به او لقب «پدر طب کار» را داده اند. در سال های آخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم میلادی رامازینی از بسیاری از کارگاه ها بازدید به عمل آورد، حرکات کارگران را ثبت و در مورد بیماری های آنان پرس و جو کرد. وی سپس نتایج تحقیقات خود را در کتابی به زبان لاتین با عنوان «بیماری های کارگران» منتشر کرد. او در این کتاب به شرح مشاغل، بیماری های شایع در کار و روش های درمانی آن ها پرداخت. فردریک وینسلو تیلور (Frederick Winslow Taylor) در قرن نوزدهم میلادی به عنوان پیشگام روش «مدیریت عملی» شناخته شد. او در این مطالعات سعی کرده بود به شرح روش هایی بهینه برای انجام کارها بپردازد. تیلور بعد از مطالعاتی که روی کارگران کوره های ذغال سنگ انجام داد دریافت اگر وزن بیل های کارگران را کاهش دهند آن ها می توانند هم با هر بار بیل زدن ذغال سنگ بیشتری را جا به جا کنند و هم با بیشترین سرعت ممکن بیل بزنند و در نتیجه بازدهی بیشتری داشته باشند.

ارگونومی در قرن بیستم

فرانک و لیلیان گیلبرت (Frank and Lilian gilbert) در دهه اول ۱۹۰۰ با ادامه روش های مطالعاتی تیلور دست به گسترش دانش در زمینه «مطالعه زمان و حرکت» زدند. هدف آن ها بهبود بهره وری از طریق حذف اقدامات غیر ضروری بود. گیلبرت ها با استفاده از این روش توانستند تعداد حرکات آجرچینی را از هجده حرکت به چهار و نیم حرکت کاهش دهند و این امکان را برای آجر چین ها فراهم آورند که بهره وری خود را از چیدن ۱۲۰ آجر در ساعت به ۳۵۰ آجر در ساعت افزایش دهند.

با این حال محققان روسی، که تمرکزشان بر رفاه و آسایش کارگران بود، این نظر را رد کردند. در اولین همایش سازمان کار جهانی در سال ۱۹۲۱ ولادیمیر بختروف (Vladimir Bekhterev) و ولادیمیر نیکولایویچ میاسیشچف (Vladimir Nikolayevich Myasishchev) از تیلوریسم به شدت انتقاد کردند. بختروف مدعی بود یک سازماندهی ایده آل برای روند کار باید شامل حداکثر کارایی همراه با حداقل خطرات بهداشتی، خستگی، تضمین سلامتی کارکنان و توسعه همه جانبه زندگی برای کارگران باشد که تیلوریسم نمی تواند تمام این موارد را پوشش دهد. میاسیشچف هم تیلوریسم را به عنوان روشی برای تبدیل انسان به ماشین تعبیر و آن را رد کرد. میاسیشچف در ادامه پیشنهاد ایجاد رشته جدیدی به نام «ارگولوژی» برای مطالعه کار به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از سازماندهی مجدد مشاغل را ارائه کرد. اما این مفهوم در گزارش نهایی همایش، صرفا برای تغییر نام «ارگونومی» به «ارگونولوژی» مورد استفاده قرار گرفت.

نقش صنایع هوایی در پیشرفت ارگونومی

صنایع هوایی نقش قابل توجهی در پیشرفت ارگونومی داشتند. اما نقش این صنایع در ارگونومی چیست؟ قبل از جنگ جهانی اول تمرکز روانشناسی هوایی روی شخص خلبان بود، اما جنگ باعث شد تمرکزها از خلبان به خود هواپیما و مواردی چون طراحی کنترل گرها، نمایشگرها، تاثیرات ارتفاع و عوامل محیطی بر خلبان ها معطوف شود. جنگ باعث شد تحقیقات پزشکی سمت و سوی جدیدی بیابند و آزمایش ها و روش های اندازه گیری جدیدی به کار گرفته شوند. با ورود هنری فورد به صنعت اتومبیل سازی و گسترش این صنعت، ماشین به عنوان یک وسیله نقلیه در اختیار میلیون ها آمریکایی قرار گرفت، مطالعات در مورد رفتار راننده ها در این دوره شتاب بیشتری گرفت. یکی دیگر از پیشرفت های مهم این دوره انجام تحقیقات پزشکی گسترده بود. با پایان جنگ جهانی اول دو آزمایشگاه هوانوردی در پایگاه هوایی بروکس تگزاس و دیگری در پایگاه هوایی رایت-پتریون در خارج از دیتون اوهایو تاسیس شد. در این مراکز آزمایشات متعددی انجام گرفت تا ویژگی خلبان های موفق از دیگران متمایز شود. در اوایل دهه ۱۹۳۰ ادوین لینک (Edwin Link) اولین شبیه ساز پرواز را تولید کرد. پیشرفت های قابل توجه دیگری هم در بخش های غیر نظامی اتفاق افتاد که تاثیر به سزایی در بهره وری کارکنان داشت. این تحقیقات منجر به کشف اثر هاثورن شد. اثر هاثورن ثابت می کند عوامل انگیزشی می توانند به طور قابل توجهی بر عملکرد انسان تاثیر بگذارند.

ارگونومی بعد از جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم به معنای توسعه ماشین آلات و سلاح های جدید و پیچیده بود. ورود این ماشین ها و سلاح های جدید، پرورش اپراتورهای جدید با توانمندی های نوین را می طلبید. اتخاذ اصل تیلوریستی تطبیق افراد با مشاغل، مانند گذشته، دیگر امکان پذیر نبود. اکنون طراحان تجهیزات باید محدودیت های انسانی را در نظر می گرفتند و در عین حال از قابلیت های انسانی بهره می بردند. تصمیم گیری به جا، دقت، آگاهی از موقعیت و هماهنگی چشم و دست اپراتور دستگاه در موفقیت یا شکست یک عملیات تاثیر به سزایی داشت. تحقیقات بسیاری برای تعیین میزان توانایی ها و محدودیت های انسانی انجام گرفت. بسیاری از این تحقیقات در ادامه همان تحقیقات پزشکی که در میان دو جنگ جهانی انجام شده بود صورت گرفت. به عنوان نمونه می توان به مطالعاتی اشاره کرد که در سال ۱۹۴۷  فیتس (Fitts) و جونز (Jones) انجام دادند؛ آن ها برپایه این تحقیقات توانستند به موثرترین پیکربندی دکمه های کنترل برای استفاده در کابین خلبان هواپیما هم دست پیدا کنند.

بسیاری از این تحقیقات، با هدف سهولت در استفاده از ابزارهای کنترل و نمایشگرها، در سایر زمینه ها نیز گسترش یافتند. تلاش های کسانی چون الیاس پورتر (Elias Porter) در شرکت RAND پس از جنگ جهانی دوم هم باعث گسترش مفهوم عوامل انسانی شد. با پیشرفت در این زمینه مفهومی جدید شکل گرفت، با این مضمون که می توان به طور مثال در نیروی هوایی سیستم هایی مانند دفاع-هوایی و انسان-ماشین را به صورت یکپارچه در نظر گرفت و روی رفتار این کل به صورت یکپارچه مطالعه کرد. در بیست سال ابتدایی پس از جنگ جهانی دوم بیشتر مطالعات ارگونومی از این دست را بنیانگذاران اصلی این دانش یعنی آلفونس چاپانیس (Alphkonse Chapanis)، پل فیتس (Paul Fitts) و اسمال (Small) انجام دادند.

جنگ سرد

تاثیر جنگ سرد بر ارگونومی چیست؟ آغاز جنگ سرد منجر به گسترش آزمایشگاه های تحقیقاتی در زمینه پشتیبانی دفاعی شد. بسیاری از آزمایشگاه های تاسیس شده در طول جنگ جهانی دوم هم در این زمان گسترش یافتند. بیشتر این تحقیقات پس از جنگ همچنان با حمایت نظامی انجام می شد. مبالغ بسیاری برای انجام تحقیقات از سوی نهادهای نظامی به دانشگاه ها اعطا شد. دامنه تحقیقات کم کم از مراکز و تجهیزات کوچک به مراکز کلان شغلی گسترش پیدا کرد. همزمان با این فرایند فرصت های شغلی بیشماری در صنایع غیر نظامی ایجاد شد. به مرور تمرکز از تحقیقات تئوری به مشارکت از طریق مشاوره با مهندسان در طراحی تجهیزات تغییر پیدا کرد. پس از سال ۱۹۶۵ جهان شاهد مراحل بلوغ این رشته بود. این زمینه با توسعه رایانه و برنامه های رایانه ای گسترش بیشتری یافت.

عصر فضا عوامل انسانی جدیدی همچون بی وزنی و غلبه بر نیروی جی را ایجاد کرد (نیروی جی یا شتاب جی به معنای شتاب گرانشی زمین است که بر اجسام نیرویی وارد می کند. به عنوان مثال این نیرو به هنگام شتاب گرفتن هواپیما روی باند جهت برخاستن احساس می شود). تحمل محیط خشن فضا و تاثیرات آن بر ذهن و بدن به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت.

عصر اطلاعات

شروع عصر اطلاعات به ارتباط متقابل انسان و کامپیوتر (HCI) منجر شده است. به همین ترتیب، تقاضای فزاینده و رقابت بین کالاهای مصرفی و الکترونیکی باعث شده است که شرکت ها و صنایع بیشتری برای طراحی محصولات خود به اصول عوامل انسانی و ارگونومی مراجعه کنند. با استفاده از فن آوری های پیشرفته در نقشه برداری از بدن انسان، الگوهای حرکتی و مناطق گرمایشی بدن، شرکت ها قادر خواهند بود لباس هایی بهتر برای تمام بدن، از جمله پیراهن ها، شلوارک ها، کفش ها و حتی لباس های زیر، تولید کنند.

آنچنان که گفته شد، رد پای ارگونومی را می توان در تمام ارکان زندگی بشر، از مهمترین صنایع امنیتی تا لباس هایی که به تن می کنیم، مشاهده کرد. این اصول در حقیقت سعی می کنند ضربان زندگی، کار و پیشرفت ما را با ریتم پیشرفت سرسام آور علم و تکنولوژی هماهنگ کنند و در عین حال ضمانتی برای حفظ سلامت جسم و روح انسان باشند.

محمدعلی برزگری

فارغ التحصیل کارشناس مهندسی بهداشت حرفه ای از دانشگاه شهید بهشتی تهران و دانشجوی ارشد ارگونومی دانشگاه یزد

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا